- محافظه کاری
- باسپادی پیره داری (گویش افغانی) طرفداری سنن و آداب گذشته
معنی محافظه کاری - جستجوی لغت در جدول جو
- محافظه کاری
- Conservativeness
- محافظه کاری
- conservadorismo
- محافظه کاری
- Konservatismus
- محافظه کاری
- konserwatyzm
- محافظه کاری
- консерватизм
- محافظه کاری
- консерватизм
- محافظه کاری
- conservatisme
- محافظه کاری
- conservadurismo
- محافظه کاری
- conservatisme
- محافظه کاری
- conservatorismo
- محافظه کاری
- परंपरावाद
- محافظه کاری
- রক্ষণশীলতা
- محافظه کاری
- konservatisme
- محافظه کاری
- muhafazakarlık
- محافظه کاری
- שִׁמּוּר
- محافظه کاری
- ulinzi wa jadi
- محافظه کاری
- ลัทธิอนุรักษ์นิยม
- محافظه کاری
- تحفّظٌ
- محافظه کاری
- قدامت پسندی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه بااحتیاط رفتار کند، کسی که در کارهای خطرناک مداخله نکند، محتاط، آنکه طرف دار آداب وسنن گذشته باشد، در علوم سیاسی کسی که پیرو و تاکیدکنندۀ نظام سیاسی موجود باشد و با هر گونه اصلاحات یا دگرگونی مخالفت کند
کسی که با دگرگونی ها و تغییروضع موجود هم آواز نگردد
((مُ فَ یا فِ ظَ یا ظِ))
فرهنگ فارسی معین
کسی که طرفدار سنن و آداب گذشته است و با بدعت ها و تشکیلات جدید مخالفت می ورزد
Conservative
conservador
konservativ
konserwatywny
консервативный
консервативний
conservatief
conservador
conservateur