جدول جو
جدول جو

معنی محافظه کاری - جستجوی لغت در جدول جو

محافظه کاری
باسپادی پیره داری (گویش افغانی) طرفداری سنن و آداب گذشته
تصویری از محافظه کاری
تصویر محافظه کاری
فرهنگ لغت هوشیار
محافظه کاری
Conservativeness
تصویری از محافظه کاری
تصویر محافظه کاری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
محافظه کاری
conservadorismo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
محافظه کاری
Konservatismus
دیکشنری فارسی به آلمانی
محافظه کاری
konserwatyzm
دیکشنری فارسی به لهستانی
محافظه کاری
консерватизм
دیکشنری فارسی به روسی
محافظه کاری
консерватизм
دیکشنری فارسی به اوکراینی
محافظه کاری
conservatisme
دیکشنری فارسی به هلندی
محافظه کاری
conservadurismo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
محافظه کاری
conservatisme
دیکشنری فارسی به فرانسوی
محافظه کاری
conservatorismo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
محافظه کاری
परंपरावाद
دیکشنری فارسی به هندی
محافظه کاری
রক্ষণশীলতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
محافظه کاری
konservatisme
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
محافظه کاری
muhafazakarlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
محافظه کاری
보수주의
دیکشنری فارسی به کره ای
محافظه کاری
שִׁמּוּר
دیکشنری فارسی به عبری
محافظه کاری
保守主义
دیکشنری فارسی به چینی
محافظه کاری
保守主義
دیکشنری فارسی به ژاپنی
محافظه کاری
ulinzi wa jadi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
محافظه کاری
ลัทธิอนุรักษ์นิยม
دیکشنری فارسی به تایلندی
محافظه کاری
تحفّظٌ
دیکشنری فارسی به عربی
محافظه کاری
قدامت پسندی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محافظه کار
تصویر محافظه کار
آنکه بااحتیاط رفتار کند، کسی که در کارهای خطرناک مداخله نکند، محتاط، آنکه طرف دار آداب وسنن گذشته باشد، در علوم سیاسی کسی که پیرو و تاکیدکنندۀ نظام سیاسی موجود باشد و با هر گونه اصلاحات یا دگرگونی مخالفت کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محافظه کار
تصویر محافظه کار
کسی که با دگرگونی ها و تغییروضع موجود هم آواز نگردد
فرهنگ لغت هوشیار
((مُ فَ یا فِ ظَ یا ظِ))
کسی که طرفدار سنن و آداب گذشته است و با بدعت ها و تشکیلات جدید مخالفت می ورزد
فرهنگ فارسی معین
консервативный
دیکشنری فارسی به روسی